معنی اینده نگری
حل جدول
فارسی به آلمانی
Folgend, Nächst-, Nächst, Nächste, Nächsten, Nächster (m), Nächstes
لغت نامه دهخدا
پایان نگری. [ن ِ گ َ] (حامص مرکب) دوراندیشی. عاقبت اندیشی.
دست نگری
دست نگری. [دَ ن ِ گ َ] (حامص مرکب) تقلید. دنباله روی. پیروی. || احتیاج. نیازمندی.
ژرف نگری
ژرف نگری. [ژَ ن ِ گ َ] (حامص مرکب) تعمق. باریک بینی. ژرف بینی. ژرف اندیشی. غوررسی.
اینده خرما
اینده خرما. [دَ / دِ خ ُ] (اِ مرکب) نام گیاهی است بنام کلهو. (فرهنگ فارسی معین).
خرده نگری
خرده نگری. [خ ُ دَ / دِ ن ِ گ َ] (حامص مرکب) کوتاه نظری. چشم تنگی. تنگ چشمی. کم بینی. اندک بینی. (یادداشت بخط مؤلف): و با او در این باب مناظره میکردند و آن مرد با ایشان مُکاسبی و خرده نگری میکرد و ایشان زمان زمان متعرض می شدند و جوزهای او را برمی گرفتند. (تاریخ قم ص 72).
فرهنگ عمید
نظر کردن به درون خود،
(روانپزشکی) مطالعۀ شخص در افکار و احوال خویش،
فرهنگ فارسی هوشیار
بدرون خود نظر کردن
معادل ابجد
350